Bluma | بلوما

Sepehr Navid
    2
    میانگین پخش
    31
    تعداد پخش
    1
    دنبال کننده
    امشب توی بلوما می‌ریم سراغ قصه‌ی الیزابت (نوشته Claire A. Nivola)، عروسکی که توی دل جنگ و فرار جا موند… ولی سال‌ها بعد دوباره راهش رو پیدا کرد.این داستان ساده و دل‌نشین، پر از خاطره و دلتنگیه، اما تهش...
    امشب توی بلوما می‌ریم سراغ قصه‌ی الیزابت (نوشته Cl...
    11:50
    • 0

    • 3 هفته پیش
    11:50
    کتاب The Giving Tree اثر شل سیلورستاین یکی از ماندگارترین و تأثیرگذارترین داستان‌های کودک و نوجوان در قرن بیستم است. این کتاب ساده اما عمیق، قصه‌ی رابطه‌ی یک پسر و درختی مهربان را روایت می‌کند؛ درختی ...

    کتاب The Giving Tree اثر ش...

    09:02
    • 0

    • 1 ماه پیش
    09:02
    تولدت مبارک آیدا 🎂🎁🎉 ...

    تولدت مبارک آیدا 🎂🎁🎉

    07:01
    • 1

    • 1 ماه پیش
    07:01
    خلسگی دویدن یا Runner’s High اون حالی‌یه که وقتی خیلی می‌دوی (یا کلاً ورزش هوازی طولانی می‌کنی) یهو می‌بینی خستگی‌ت کم میشه، انگار یه موج انرژی تازه میاد سراغت. ذهنت سبک میشه، حالت خوب میشه، حتی ممکنه...

    خلسگی دویدن یا Runner’s High اون حالی‌یه که وقت...

    07:01
    • 0

    • 1 ماه پیش
    07:01
    پاول وسط صحرای اراکیس وایستاده بود. شن‌ها زیر باد می‌رقصیدن و فرمن‌ها دورش جمع شده بودن. قلاب‌هاش توی دستش سنگین بودن. می‌خواست کرم شنی (شای هولود) رو رام کنه، ولی هر بار که نزدیک می‌شد، کرم بزرگ می‌ز...

    پاول وسط صحرای اراکیس وایستاده بود. شن‌ها زیر ب...

    05:01
    • 1

    • 1 ماه پیش
    05:01
    وقتی بیدار شد حس کرد که یه گرمایی روی صورتش عه، اروم، انگار که یه دستی روی گونه اش کشیده شده و نوازش اش کرده....داستان «یتی و خورشید» یا Yeti and Sun ماجرا هیولایی به نام یتی را تعریف میکند که می خواه...

    وقتی بیدار شد حس کرد که یه گرمایی روی صورتش عه،...

    07:29
    • 1

    • 1 ماه پیش
    07:29
    مدوسا وحشت کرده بود و کلی مار هم دور سر و صورت اش با هم می‌جنگیدن، مدوسا تبدیل به یه هیولا شده بود. بعد هم اتنا مدوسا رو فرستاد به انتهای زیرزمین، جایی که دیو های کور زندگی میکنن.اتنا مدوسا رو طلسم کر...

    مدوسا وحشت کرده بود و کلی مار هم دور سر و صورت ...

    11:57
    • 0

    • 1 ماه پیش
    11:57
    اولش، فقط سه تا رنگ بود، زرد، قرمز و ابی که قرمز از همه شلوغ تر، زرد از همه روشن تر و ابی از همه باحال تر بود. اینا همه به خوبی و خوشی کنار هم، تو شهر رنگ ها زندگی میکردن تا اینکه یه روز...کتاب «مخلوط...

    اولش، فقط سه تا رنگ بود، زرد، قرمز و ابی که قرم...

    05:59
    • 0

    • 1 ماه پیش
    05:59
    خورشید غروب کرد و کرم شب تاب به دنیا اومد، پرهاشو خوب کشید و شروع کرد به پرواز کردن تو اسمون تاریک‌. کرم شب تاب تنها بود و با روشن کردن و خاموش کردن نوری که روی دم اش بود، داشت دنبال بقیه کرم های شب ت...

    خورشید غروب کرد و کرم شب تاب به دنیا اومد، پرها...

    05:58
    • 1

    • 1 ماه پیش
    05:58
    سوپرمن حس کرد این خود زمینه که نمی‌ذاره زنده بودن خاموش بشه، یه نیروی نامرئی که توی نفس تک‌ تک آدم‌ها و قدم برداشتن حیوون ها و حتی توی بال زدن پرنده‌هاست. انگار زمین به همه می‌گه...قصه سوپرمن و زمین ی...

    سوپرمن حس کرد این خود زمینه که نمی‌ذاره زنده بو...

    12:55
    • 6

    • 2 ماه پیش
    12:55
    پسر: می‌تونم… می‌تونم قوی باشم؟ حتی اگه ته دلم می‌ترسم؟بتمن: قوی بودن یعنی همین!قصه پسر بچه و بتمن یا "The Boy and Batman" داستان پسر بچه ای است که مادرش درگیر سرطان است و از بتمن کمک می خواهد که... ...

    پسر: می‌تونم… می‌تونم قوی باشم؟ حتی اگه ته دلم ...

    06:59
    • 1

    • 2 ماه پیش
    06:59
    مکی داشت به پرنده ها نگاه میکرد که پرواز میکردن و توی اسمون وول میخوردن، مکی هم دلش می خواست مثل اونا بپره و بره بالا بالا ها، ادم بزرگا میگفتن: یه فیل که نمیتونه پرواز کنه!اما مکی نمیزاشت حرف اونا نا...

    مکی داشت به پرنده ها نگاه میکرد که پرواز میکردن...

    06:54
    • 7

    • 2 ماه پیش
    06:54
    ماه جواب داد: من هر شب یکمی کوچیک تر میشم، وقتی اندازه ام حسابی کوچیک شد، میتونی منو با خودت ببری. بعد ماه شروع کرد کوچیک شدن، اونقدری کوچیک شد که دیگه...کتاب «بابا، لطفا ماه رو برام بیار» یا Papa, Pl...

    ماه جواب داد: من هر شب یکمی کوچیک تر میشم، وقتی...

    05:58
    • 3

    • 2 ماه پیش
    05:58
    ستاره ها شبتون بخیر، اسمون شب تو هم بخیر، همه صداهای توی دنیا، شب شما هم بخیر شب همه بخیر...کتاب "شب بخیر ماه" یا Goodnight Moon نوشته Margaret Wise Brown نویسنده امریکایی است که سال 1947 توسط انتشارا...

    ستاره ها شبتون بخیر، اسمون شب تو هم بخیر، همه ص...

    08:00
    • 5

    • 2 ماه پیش
    08:00
    تاریکی منو محکم بغل کرد و شروع کرد به پرواز کردن، دو تایی با هم حسابی رفتیم بالا، اونقدر بالا که با هم از کنار همه ستاره ها و سیاره ها رد شدیم، میتونستم از نزدیک همه شون رو ببینم، اخر سر هم دو تایی رو...

    تاریکی منو محکم بغل کرد و شروع کرد به پرواز کرد...

    08:00
    • 0

    • 2 ماه پیش
    08:00
    ستاره اینجا همیشه صلح و آرامشه؛ اما اونجا، روی زمین، پر از رنگ‌های جورواجوره، صداهای مختلف و کلی احساس متفاوته که باید همه‌شون رو ببینی و تجربه کنی...کتاب «بچه ستاره» یا Star Child نوشته Claire A. Niv...

    ستاره اینجا همیشه صلح و آرامشه؛ اما اونجا، روی ...

    05:58
    • 5

    • 2 ماه پیش
    05:58
    shenoto-ads
    shenoto-ads